
مصاحبه اختصاصی موسسه بصائر با استاد صدری مدرس دوره سحر و جادو در فرقه های انحرافی
مصاحبه اختصاصی موسسه ادیان و فرق بصائر با حجت الاسلام و المسلمین استاد سعید صدری؛ استاد حوزه علمیه قم
با سلام و عرض ادب
۱- در ابتدا بفرمایید که آیا اعتقاد به سحر و جادو ریشه قرآنی و روایی دارد یا یک خرافه و توهم است؟
به صورت کلی در جهان مادی، قانون علت و معلول حاكم است و هر حادثهای علتی دارد. برخی از این علتها، عادی و روشن هستند مثل اینکه آب، علت رفع تشنگي و خواب، علت رفع خستگي است .
اما گاه در جهان طبيعت اتفاقاتي ميافتد كه دور از انتظار مردم است و علتی غیرعادی دارد. اتفاقات خارقالعادهای که علت ماوراء طبيعي و متافيزيكي داشته و قابل شناخت علمي نيست .
ازجمله کارها و اتفاقات خارقالعاده؛ افعالی است که ساحران و كاهنان انجام میدهند و برخی از مردم کارهای آنها را امری موهوم و پنداری خرافاتی تلقّی میكنند و برخی نگاهی افراطی به قدرتهای آنها دارند.
کلمه «سحر» و مشتقات آن در قرآن حدود ۵۱ مورد، استفاده شده است. و باور به وجود سحر ریشه قرآنی و روایی دارد سحر از دیدگاه قرآن به دو بخش تقسیم میشود:
۱- فریب، تردستى، شعبده و چشمبندی که اثر واقعی ندارد؛ چنانکه میخوانیم: «فَإِذا حِبالُهُمْ وَ عِصِیُّهُمْ یُخَیَّلُ إِلَیْهِ مِنْ سِحْرِهِمْ أَنَّها تَسْعى» و آیه «فَلَمّا أَلْقَوْا سَحَرُوا أَعْیُنَ النّاسِ وَ اسْتَرْهَبُوهُم» .
۲ ـ سحری که دارای اثر واقعی است، چنانکه در آیهی شریفه بیان میدارد: «فَیَتَعَلَّمُونَ مِنْهُما ما یُفَرِّقُونَ بِهِ بَیْنَ الْمَرْءِ وَ زَوْجِهِ » این آیه بیانگر این است که سحر و جادو واقعیت دارد و در زندگی انسان مؤثر است و همچنین تعبیر دیگری که در همین آیه شریفه به این مطلب اشاره دارد:«وَ یَتَعَلَّمُونَ ما یَضُرُّهُمْ وَ لا یَنْفَعُهُم ».
۲- مستحضرید که بسیاری از مردم جامعه، به محض مواجه شدن با مشکلات، به سراغ افرادی می روند که خود را متخصص این امور می دانند، دیدگاه شما در اینباره چیست و چه توصیه می کنید؟
در حقیقت سحر و جادو یكي از ترفندها ي شيطان در منحرف كردن انسانها از عقيده حق وايمان است و ساحران معمولاٌ افرادي فاسق، ماجراجو وفتنه انگيز هستند که با حيله هاي گوناگون ودسيسه هاي متنوع انسانها را از ايمان ومسير حق وحقيقت منحرف كرده ودرباتلاقي ازگناه و معصيت گرفتار میسازند ودر ميان افراد جامعه جنگ و در گيري وعداوت ودشمني ايجاد ميكنند وبراي جامعه مشكل ساز هستند.
درگذشته افراد زیادی به این حیله گران مراجعه میکردند و افراد زيادي در دام اينها گرفتار بوده اند اما اكنون علم و آگاهي مردم فزوني يافته و بازار اين حيله گران رونق چنداني ندارد هر چند افرادي در اثر ضعف ايمان وتوكل برخدا براي رفع مشكلات پيش اين مكاران مي روند و ساحران تحت پوشش فنون ساحری به دزديدن وچپاول اموال آنها مبادرت ميورزند.
۳- آیا سحر و جادو می تواند به عنوان ابزاری برای جذب در فرقه های انحرافی مورد استفاده قرار گیرد؟
جادوگران همانند موريانهاي كه چوپ را از داخل مي خورد با كمك شياطین وجنها جامعه را از درون ويران ميكنند و به علت تغذيه مال حرام، معمولاٌ و دائماٌ در فقر وتنگدستي بسر ميبرند.
آنها اگر بر آنچه ادعا مي كنند توانا بودند قبل از همه اول خود را بي نياز مي ساختند و گنجها ي زمين را استخراج مي كردند و تخت پادشاهان را واژگون مي كردند وبر اريكه قدرت قرار مي گرفتند، واز ربودن اموال مردم جاهل و نادان و ضعيف العقيده دست ميكشيدند.
ساحران ، در راه ارضای نفس خبیث و خواهشهای نفسانی پلیدشان مرتکب هر نوع حماقت و شرک میشوند و خدایان مختلف را به جای خداوند متعال، فرامیخوانند، گناهان کبیره انجام میدهد، نجاسات و محرّمات را میخورند و قربانیها را به نام شیطان و خدایانی که به جای خداوند متعال پرستش میکنند تقدیم مینمایند.
افرادی که به جادوگران پناه میبرند، چیزی جز حسرت و ناامیدی نصیبشان نمیشود و برای (بدبختی) آنان همین بس است که پناهگاه حقیقی یعنی پروردگار متعال را رها کردهاند و به شیطان و بندگان او پناه بردهاند،و هرگاه انسان از خداوند روی گردان شود از او دورتر شده و سرگردانی و مصیبتهای او بیشتر میشود و شیاطین انس و جن بازار پررونقی برای نیرنگهای خود نزد انسانهای ضایعشده و سرگردان مییابند.
ترویج سحر و جادوگری از راهکارهای جذب افراد است که امروز توسط رهبران این فرقهها انجام میگیرد.
محور اکثر فرقه ها و عرفانهای کاذب بر مناسك جادويي و تقدسبخشي به جادو بنا شده و مناسك جادويي را به عنوان بخشي از زندگي معنوي و تحول روحي مثبت پذيرفتهاند . نمونه روشن اين آئينها،در فرقه های بهاییت، تصوف، برخی از فرقه های نوظهور مسیحی و یا یهودی همچون کابالا و عرفان های نوظهوری همچون پائولوكوئليو، عرفان سرخپوستي، مكتب لامائيسم ( دالایی لاماي چهاردهم) و شيطانپرستي است.
آنان همواره میکوشند با چشمبندی، تردستی و جادوگری علاوه برساختن یک چهره مقدس و خداپرستانه برای خود، پیروانی را جذب کنند.
۴- آیا راهکاری برای مراقبت از خود در برابر این آسیب ها وجود دارد؟
باید دانست که ساحر برای ایجاد سحر نیازمند شرائط و بسترهایی است که بتواند در زندگی افراد دخالت نماید و در صورت نداشتن بستر و روزنه برای نفوذ نمیتواند سحر خود را جاری کند.چرا که بنابر اقتضای حکمت الهی و مطابق آنچه در روایات وارده شده، تا موقعی که انسان با اختیار خود، زمینه ورود شیاطین خادم سحر را در زندگی خود ایجاد نکند، آنان قدرت هیچ گونه دخالتی را ندارند.
در حقیقت بستر اصلی نفوذ سحر و خادمین سحر که شیاطین جنی میباشند؛ خروج از ولایت الهی و ورود اشخاص به ولایت شیطان است که در آن موقع ساحر میتواند با کمک شیاطین جنی سحرش را عملی کند.
به طور یقین آگاهی نسبت به این بسترها موجب میشود که اشخاص در مرحله اول بسترهای نفوذ ساحرین و خادمین سحر که همان شیاطین جنی هستند را از بین برده و مسحور نگردند و نیازی نیز به مراجعه نزدساحران و شعبدهبازانی که عقیدۀ آنها را فاسد و عبادتهایشان را باطل میکنند نداشته باشند.
چرا که مطابق آنچه در روایات وارده شده، جادوگران و شیاطین بنا بر اقتضای حکمت الهی جرأت ندارند تماس نزدیک با انسانهای متقی داشته باشند. آنان تا زمانی که خود انسان با اراده و تصمیم خودش، زمینه تاثیر جادو و خادمان سحر را در زندگی خود، ایجاد نکند، قدرت هیچگونه دخالتی ندارند. جالب است خاطرهای را در این مورد که آقای ناطق نوری از امام نقل میکند بیاوریم. «در یکی از روزهای اقامت امام در مدرسه علوی، سیدی به همراه فرد غیر معممی که پالتو و عرق چینی داشت آمده بود. متاثر و نارحت و وحشت زده و چهره اش زرد بود. من مسئول انتظامات بودم گفتم: چیست؟ گفتند: کاری خصوصی داریم و نگرانی ما این است که علیه امام جادو و سحر شده. آنچه ما میبینیم این است که ممکن است ایشان مریض شوند و مثل شمع آب شوند. خلاصه ناراحتیم وآمده ایم دعا و وردی که باطل سحر است به امام بدهیم. گفتیم نکند خدای ناکرده چیزی باشد و ما سرسری بگیریم. رفتیم خدمت حضرت امام و عرض کردیم که قضیه این است. امام لبخندی زدند و فرمودند: بگویید من خودم باطل سحرم.»
در روایات به این اصل، اشاره شده است. در کتاب شریف علل الشرایع آمده است. حضرت علی پس از اشاره به ابتدای خلقت انسان، میفرماید: قبل از خلقت انسان، دو موجود بر روی زمین زندگی میکردند، یکی جنیان و دیگری نسناس. سپس خداوند به خاطر فساد و خونریزی که میان این دو پدید آمد، نسناس را بهطورکلی از میان برداشت ولی جنّیان را باقی گذاشت و سپس انسان را آفریده وبهعنوان خلیفه خودش بر روی زمین قرارداد و میان انسانها و جنیان، حجابی قرارداد که به خاطر آن، انسانها نمیتوانند جنیان را ببینند و با آنان تعامل کنند.سپس خداوند، در تعامل بین انس و جن، انسانها را از تعامل با جنیان نهی میکند.
نکته قابلتوجه در این قسمت، آن است که خداوند به آدمیان خطاب میکند و آنها را از تعامل با جنیان نهی میکند؛ این، بدین معناست که این انسانها هستند که میتوانند زمینه ورود جنیان به زندگی خود را بازنمایند نه جنیان۱٫
، قَالَ: قَالَ أَمِيرُعَنْ جَابِرٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ : إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى لَمَّا أَحَبَّ أَنْالْمُؤْمِنِينَ يَخْلُقَ خَلْقاً بِيَدِهِ وَ ذَلِكَ بَعْدَ مَا مَضَى مِنَ الْجِنِّ وَ النَّسْنَاسِ فِي الْأَرْضِ سَبْعَةَ آلَافِ سَنَةٍ … وَ أُبِينُ النَّسْنَاسَ مِنْ أَرْضِي فَأُطَهِّرُهَا مِنْهُمْ وَ أَنْقُلُ مَرَدَةَ الْجِنِّ الْعُصَاةَ عَنْ بَرِيَّتِي وَ خَلْقِي وَ خِيَرَتِي وَ أُسْكِنُهُمْ فِي الْهَوَاءِ وَ فِي أَقْطَارِ الْأَرْضِ لَا يُجَاوِرُونَ نَسْلَ خَلْقِي وَ أَجْعَلُ بَيْنَ الْجِنِّ وَ بَيْنَ خَلْقِي حِجَاباً وَ لَا يَرَى نَسْلُ خَلْقِيَ الْجِنَّ وَ لَا يُؤَانِسُونَهُمْ وَ لَا يُخَالِطُونَهُمْ وَ لَا يُجَالِسُونَهُمْ فَمَنْ عَصَانِي مِنْ نَسْلِ خَلْقِيَ الَّذِينَ اصْطَفَيْتُهُمْ لِنَفْسِي أَسْكَنْتُهُمْ مَسَاكِنَ الْعُصَاةِ وَ أَوْرَدْتُهُمْ مَوَارِدَهُمْ وَ لَا أُبَالِي. (علل الشرایع، ج ۱، ص ۱۰۴)
حضرت امیرالمؤمنین فرموده است: هفت هزار سال پس از ايجاد جن و نسناس در روى زمين حقّ تبارکوتعالی اراده نمود كه باقدرت بيكرانش خلائق و انسانها را بيافريند … و نسناس را نابود خواهم كرد و زمين را خالى از وجودشان میکنم و گناهكاران طایفه جن را دورنمایم از خلق و بندگان خاص خود و در هوا و در اطراف زمين كه مجاور با بنیآدم نباشند جاى دهم و ميان جن و بشر حجابى قرار دهم كه بشر جن را نبينند و با آنها معاشرت و مجالست و معامله نمايند پس هر کسی از این بشر كه تنها برای خود برگزیدهام در برابر من سرپیچی کند او را در (جهنّم) جايگاه گناهكاران منزل دهم و باكى از اين كار نخواهم داشت و ترس و بيمى از كسى ندارم.